صورتی نوشت

دنیای صورتی دنیای زیباتریست!

صورتی نوشت

دنیای صورتی دنیای زیباتریست!

اندر احوالات خانه و خانه داری!

مامان ما هر وقت این چی چی جون و اون یکی نمی دونم چی چی خانوم زنگ می زنن شونصد ساعت در مدح و رثای پیوند خوردنش به جارو و دستمال و پارو و جرم گیر و غیره و ذلک مدیحه سرایی می کند! 

 

 

 

 

 

 

 

فعلا پنج شش روزی هست که مادر جان ته تهران را در آورده و بنده دارم با آشپزی منور خود خانواده را می نوازم و برخی روزها هم از ته مانده های یخچال مصرف نموده ایم!  

 

 

 

 

 

 

 

نمی خوام غر بزنما...... ولی وقتی می گوید که آی در طول روز هزار بار آشپزخانه را طی می کشم و (گلاب به رویتان) توالت را می شویم و هیچ کس در این خانه به داد من نمی رسد و آی مُردم و این ها ...... جایتان خالی (!) الی فیها خالدونمان به آتش کشیده می شود!

هوو

 این وبلاگ هووی اون یکی وبلاگمه.

 

آیا دارم به وبلاگ عزیز دردونه ام خیانت می کنم؟! 

 

بعد از هشت ماه که روز و شبمونو با هم گذروندیم....  

 

خندیدیم٬ گریه کردیم..... 

 

درسته که ولش کنم و فقط گاه به گاهی برم مثلا سری بهش بزنم و نفقه اشو بدم؟! 

 

یه دنیا حرفای دلم رو توش نوشتم. 

 

حالا فقط هر چند وقت یه بار می رم و به بچه ها سری می زنم و ..... 

 

همین؟!